سلام به همه سربازان مجازی و طرفداران هرجومرجهای حماسی! پس از یک انتظار طولانی، حاشیههای فراوان و صد البته، خاطره تلخ نسخه قبلی، بالاخره Battlefield 6 از راه رسید. سوالی که در ذهن تکتک ما وجود دارد این است: آیا DICE و EA از اشتباهات گذشته درس گرفتهاند و یک بازگشت شکوهمند را رقم زدهاند، یا با یک داستان تکراری و ناامیدکننده دیگر طرف هستیم؟ راستش را بخواهید، جواب این سوال کمی پیچیده است. بتلفیلد ۶ یک بازی با دو چهره کاملاً متفاوت است: یک بخش داستانی که بهتر است فراموشش کنید و یک بخش چندنفره که روح واقعی این سری را دوباره زنده میکند. با ما در ایگوگیمر همراه باشید تا این غول جدید دنیای شوتر را زیر ذرهبین ببریم.
بخش داستانی (Campaign): یک فرصتسوزی بزرگ و کلیشهای
بیایید تکلیفمان را از همین ابتدا با بخش داستانی مشخص کنیم. این بخش که توسط استودیوهای EA Motive و Criterion Games (و نه استودیوی اصلی یعنی DICE) ساخته شده، بزرگترین نقطه ضعف بازی و یک تجربه ۵-۶ ساعته است که به سرعت فراموشش خواهید کرد. متاسفانه برای تجربه همین بخش کوتاه هم نیاز به اتصال دائم به اینترنت دارید که خودش یک نکته منفی بزرگ است.

قصهای شعارزده و سطحی که حرفی برای گفتن ندارد
داستان بازی در اواخر دهه ۲۰۲۰ روایت میشود؛ جایی که ناتو در حال فروپاشی است و یک شرکت نظامی خصوصی به نام PAX، که زمانی توسط خود آمریکا ساخته شده بود، حالا یاغی شده و دنیا را تهدید میکند. شما در نقش “دیلان مورفی” قرار میگیرید و باید جلوی این تهدید را بگیرید. اگر این داستان برایتان کلیشهای به نظر میرسد، درست فکر کردهاید. سناریوی بازی به قدری سطحی و قابل پیشبینی است که انگار از روی یک فیلم اکشن درجه سه هالیوودی کپی شده.
شخصیتها کاملاً تکبعدی هستند و بازی به شکل اغراقآمیزی سعی دارد پرچم آمریکا و نمادهای ناتو را به عنوان “نیروی خیر مطلق” در چشم مخاطب فرو کند. این رویکرد شعارزده و قدیمی نه تنها هیچ هیجانی ایجاد نمیکند، بلکه پس از مدتی آزاردهنده هم میشود. در دورانی که بازیها داستانهای عمیق و چندلایه روایت میکنند، این سطح از سادگی برای یک بازی ۷۰ دلاری به هیچ وجه قابل قبول نیست.
گیمپلی خطی و قدیمی، فرسنگها دور از روح بتلفیلد
مشکلات کمپین فقط به داستان خلاصه نمیشود. گیمپلی این بخش یک مسیر کاملاً خطی و از پیش تعیین شده است. ما بتلفیلد را به نقشههای بزرگ، آزادی عمل و تخریبپذیری حماسیاش میشناسیم؛ اما در کمپین BF6 تقریباً هیچکدام از اینها وجود ندارد. مراحل به شدت بسته هستند و اگر ذرهای از مسیر اصلی خارج شوید، با پیام خروج از نقشه مواجه میشوید. تخریبپذیری هم بیشتر جنبه نمایشی دارد و تاثیر خاصی بر گیمپلی شما نمیگذارد.

ماموریتها شامل کارهایی تکراری میشوند که صدها بار در سری Call of Duty و خود بتلفیلد انجام دادهایم: خنثی کردن موشک، نجات رئیس جمهور و… . تنها در دو مرحله پایانی است که بازی کمی به ریشههایش نزدیک میشود و نقشههای بازتر با امکان استفاده از وسایل نقلیه را در اختیار شما قرار میدهد که اتفاقاً بهترین مراحل کمپین هم هستند. وجود باگهای متعدد در هوش مصنوعی، فیزیک و انیمیشنها هم نشان میدهد که این بخش با عجله و بدون کنترل کیفیت کافی ساخته شده است.
بخش چندنفره (Multiplayer): بازگشت باشکوه به ریشهها
حالا تمام خاطرات بد کمپین را کنار بگذارید و وارد جایی شوید که جادوی واقعی بتلفیلد اتفاق میافتد. بخش چندنفره که توسط خود استودیوی DICE ساخته شده، دقیقاً همان چیزی است که طرفداران منتظرش بودند. این بخش یک “بتلفیلد” خالص است؛ بزرگ، پرتنش، هیجانانگیز و به شدت اعتیادآور. اینجا خبری از نوآوریهای عجیب و غریب نیست، اما هر چیزی که این سری را محبوب کرده، به بهترین شکل ممکن پیادهسازی شده است.
نقشههایی برای جنگ، نه برای پیادهروی!
یکی از بزرگترین مشکلات Battlefield 2042، نقشههای بیش از حد بزرگ و خالی آن بود. خوشبختانه، DICE این بار به حرف طرفداران گوش داده است. Battlefield 6 با ۹ نقشه اصلی در زمان عرضه، تنوع بسیار خوبی ارائه میدهد. این نقشهها از نظر اندازه کاملاً متعادل هستند؛ به اندازهای بزرگ هستند که حس یک نبرد تمامعیار را بدهند، اما نه آنقدر بزرگ که مجبور باشید برای رسیدن به درگیری، مسافتهای طولانی را پیاده طی کنید. این تعادل باعث شده هم نبردهای پیادهنظام و هم جنگ خودروهای زرهی، هر دو جذاب و تاثیرگذار باشند.
طراحی نقشهها به گونهای است که همیشه در دل خطر باشید و جایی برای کمپرهای خستهکننده باقی نمیماند. خبر خوب دیگر برای طرفداران قدیمی، بازگشت نقشه محبوب Operation Firestorm از نسخه سوم به صورت بازسازی شده است که حس نوستالژی فوقالعادهای دارد.

گانپلی و حس شلیک: سنگین، دقیق و لذتبخش
مهمترین عنصر یک بازی شوتر، حس شلیک با سلاحهاست و بتلفیلد ۶ در این زمینه فوقالعاده عمل کرده است. ترکیب انیمیشنهای روان، صدای کوبنده و واقعگرایانه سلاحها و لگد کنترلشده آنها، حس سنگینی و قدرت هر اسلحه را به خوبی به شما منتقل میکند. تنوع سلاحها در زمان عرضه قابل قبول است و سیستم شخصیسازی به شما اجازه میدهد تا هر سلاح را مطابق با سبک بازی خودتان تنظیم کنید. روند باز کردن سلاحها و تجهیزات جدید کمی کند است که شاید برای بازیکنانی که زمان کمی دارند خوشایند نباشد، اما این موضوع به طولانیمدت بودن تجربه بازی کمک میکند.
کلاسهای کلاسیک و حالتهای بازی دوستداشتنی
پس از سیستم پرحاشیه “اپراتورها” در نسخه قبل، بتلفیلد ۶ با آغوش باز به سیستم کلاسبندی کلاسیک خود بازگشته است. چهار کلاس اصلی Assault، Engineer، Recon و Support دوباره اینجا هستند و هر کدام نقش مشخصی در میدان نبرد دارند. این بازگشت به ریشهها، کار تیمی را دوباره به هسته اصلی گیمپلی تبدیل کرده است.
حالتهای بازی نیز شامل موارد محبوب همیشگی هستند:
- Conquest: نبرد کلاسیک برای تصرف نقاط کنترلی.
- Breakthrough: یک تیم حمله میکند و تیم دیگر برای حفظ خط مقدم دفاع میکند.
- Escalation: حالت جدیدی که با پیشرفت بازی، نقشه کوچکتر و درگیریها فشردهتر میشود.
- Portal: یک بخش خلاقانه که به شما اجازه میدهد با استفاده از محتوای نسخههای قدیمی بتلفیلد، حالتها و مسابقات دلخواه خود را بسازید. این بخش پتانسیل بینهایتی برای سرگرمی دارد.

جمعبندی نهایی: بتلفیلد ۶ برای چه کسی مناسب است؟
Battlefield 6 یک قدم بزرگ در مسیر درست برای این مجموعه است، اما یک قدم محتاطانه. این بازی آمده تا پس از فاجعه نسخه قبل، اعتماد از دست رفته طرفداران را دوباره جلب کند و در این کار، تا حد زیادی موفق بوده است. بخش چندنفره آن یک تجربه بینقص نیست و جای پیشرفت دارد، اما هسته اصلی آن آنقدر قوی و سرگرمکننده است که میتواند صدها ساعت شما را درگیر خود کند.
اگر به دنبال یک کمپین داستانی سینمایی و عمیق هستید، بهتر است پول خود را برای بازی دیگری خرج کنید. اما اگر هدف شما تجربه نبردهای آنلاین حماسی، هرج و مرجهای غیرقابل پیشبینی و هیجان کار تیمی در مقیاس بزرگ است، بتلفیلد ۶ یکی از بهترین گزینههای حال حاضر بازار است و شما را ناامید نخواهد کرد.
| نکات مثبت | نکات منفی |
|---|---|
| ✅ بخش چندنفره بسیار هیجانانگیز و اعتیادآور | ۱۰۰۶۰; بخش داستانی بسیار کوتاه، کلیشهای و ضعیف |
| ✅ گانپلی لذتبخش و صداگذاری فوقالعاده | ۱۰۰۶۰; نبود نوآوری چشمگیر در بخش چندنفره |
| ✅ بازگشت به سیستم کلاسبندی کلاسیک | ۱۰۰۶۰; وجود باگهای متعدد در بخش داستانی |
| ✅ طراحی متعادل و جذاب نقشهها | ۱۰۰۶۰; روند نسبتا کند باز کردن تجهیزات جدید |


